کوین برت: تیراندازی در باشگاه شبانه اورلاندو: یک عملیات فریب دیگر؟
مقالهای از دکتر کوین برت (1)، پروفسور مسلمان مطالعات اسلام از دانشگاه ویسکانسین، که به دلیل افشاءگریهایش از عاملین حقیقی حادثهی 11 سپتامبر و نقادی جدی سیاست جنگ با تروریسم امریکا از این دانشگاه اخراج شد. برت از جمله چهرههای برجستهی جنبش حقیقت 11 سپتامبر است. او با مقالات و کتابها و مصاحبههای خود از ساختگی بودن بسیاری از حوادث تروریستی 15 سال اخیر (در رأس آنها 11 سپتامبر) که به دروغ به مسلمانان نسبت داده شده پرده بر داشته است. او در سال 93 در کنفرانس افق نو به پیشگامی آقای نادر طالبزاده شرکت کرد.
ایشان مقالهی زیر را دیروز در واکنش به حادثهی تروریستی اخیر در امریکا که ادعا شده طی آن عمر متین، یک مسلمان متمایل به داعش به باشگاه شبانه همجنسبازان در اورلاندو حمله کرده و به تنهایی 50 نفر را کشته و چندین نفر دیگر با زخمی کرده نوشته است. در این مقاله او بسیاری از جنبههای مشکوک در این حادثهی تروریستی جدید را مطرح میکند. البته یکی از موارد مشکوک جدی که در این مقاله بدان اشاره نشده و در این مقدمه بدان اشاره میشود، سابقهی کار کردن عمر متین از سال 2007 برای کمپانی امنیتی صهیونیستی جی.فور.اس است که طرف قرارداد سعودیها (برای امنیت حج) و همچنین زندانهای اسرائیل میباشد، که همین نشانه به تنهایی برای مظنون شدن به این ماجرا و احتمال دست داشتن صهیونیستها در ماجرا را قوت میبخشد. در ادامه متن مقالهی دکتر برت میآید.
دارند میگویند: «بدترین حملهی تروریستی در امریکا از 11 سپتامبر». یک مسلمان را دارند به جرم تیراندازی و قتل در یک باشگاه همجنسبازی شبانه در اورلاندوی فلوریدا که باعث مرگ پنجاه نفر شد متهم میکنند.
در کتاب تازه نشر «عملیات فریب دیگر در فرانسه» (2)، افسر سابق خدمات سرّی سازمان سیا، رابرت دیوید استیل – که معترف به اجرای یک عملیات فریب برای این سازمان است – ده «شاخص کلیدی برای یک عملیات فریب مدرن» را فهرست میکند. مهمترین شاخص آن، شاخص شماره 10 است: «چه کسی از حادثه سود میبرد؟»
پس بگذارید از همین جا شروع کنیم.
تمام دنیا هفتهی پیش را مشغول جشن گرفتن زندگی محمد علی و دین علی، یعنی اسلام بودند. این واقعه، بهترین هفتهی تبلیغاتی بود که اسلام [در غرب] تاکنون داشته است.
آنچه که مهمتر است این است که هفتهی پیش ما مشغول جشن گرفتن نسخهی «مسلمانِ کاخ سفیدی» و «عمو تام»ی اسلام نبودیم! بلکه ما یک هفتهی شگفتیساز را به تمجید از محمد علی [کِلِی]، یک مبارزِ [بُکس] مسلمان و یک جهادی حقیقی به سر بردیم؛ مردی که حاضر بود که همه چیز را برای حقیقت و عدالت قربانی کند... مردی که به طور مشهوری مقاومت مسلحانهی مردم فلسطین را با این کلمات جاودانه تشویق کرد:
«به نام خودم و به نام همهی مسلمانان امریکا، حمایت خودم را از تلاش فلسطینیان برای آزادسازی سرزمینشان و بیرون راندن صهیونیستهای مهاجم اعلام میدارم». (3)
برای کسانی که در پشت پردهی جنگ تمدنهای اسلامهراسانه – و فهرست طولانی عملیات فریبی که برای برپایی آن انجام دادند -- قرار دارند، تجلیل هفتهی پیش از محمد علی یک کابوس تبلیغاتی بود.
همزمان باز در همین هفته بود که صهیونیستها دچار وحشت شدند از این که اوباما قرار است از نتانیاهو انتقام بگیرد از طریق کمک کردن به شورای امنیت برای صدور قطعنامهای که دولت فلسطینی در محدودهی مرزهای قبل از 1967 را به رسمیت شمرده و رسما آن را تأسیس کند.(4)
لذا بسیار محتمل است که این مظنونین همیشگی با طراحی یک شعبدهی تبلیغاتی سهمگین در اورلاندو قصد داشتند که ما محمد علی را به سرعت فراموش کنیم... و تلاش اوباما برای مجبور کردن اسرائیل به عقبنشینی از منطقهای که در سال 1967 تصرف کردند دشوارتر و بلکه ناممکن سازند. به بیان دیگر این حادثه باعث استمرار جنگ تمدنها و گسترش اسرائیل میشود.
و چه کسی از این کار سود میبرد؟ هیچ مسلمانی قابل تصور نیست.
آیا متهم مورد ادعا، بازجویی خواهد شد تا روشن شود او چه کار کرده و نکرده، انگیزههایش چه بوده و مرتبطینش چه کسانی بودهاند؟ ظاهرا نه. یک بار دیگر، شاهد سندرم «عامل به ضرب تیر کشته شد و دیگر هیچ وقت بازجویی و محاکمه نخواهد شد» هستیم. اگر تروریسم بینالمللی مورد حمایت گروههایی چون داعش واقعا همان چیزی است که در ظاهر ادعا میشود، روشن است که دستگیری زندهی تمام متهمین تروریسم اولویتی بالا میبود، تا با انجام بازجوییها شبکههای تروریستی منهدم شوند.
شاخصهی دیگر یک «عملیات فریب» مقیاس جنایت است. بیش از 50 کشته؟ و فقط یک تیرانداز؟ و متهم حتی جزء نیروی ویژه حرفهای هم نبوده بلکه یک محافظ امنیت بیموالات بوده؟ که از قضاء مثل بسیاری دیگر از آلتدستهای اثبات شده، از قبل تحت نظر تمام رادارهای امنیت ملی هم بوده است؟ متأسفم رسانههای جمعی! این سناریو تست ساختگی بودن را پشت سر نمیگذارد!
واقعا مسخره است که چه طور همهی «تروریستهای مسلمان» یا به طور مضحکی سوپرمنهایی فوقتوانمند هستند قادر به ساقط کردن آسمانخراشها و منفجر کردن پنتاگون با استفاده از چند کارتنبازکن به عنوان تنها سلاحشان؛ کشتن تعداد عجیباً عظیمی از مردم در تیراندازی بدون زمینهی آموزش رزمی؛ یا اجرای دیگر ضیافتهای مشتمل بر قتلعامهای بزرگ... و یا آنها بیعرضهترین خرابکارها و چلمنهایی هستند که حتی قادر به استفاده از جعبه کبریت برای منفجر کردن کفشهای خودشان نیستند یا کسانیاند که بدون چاشنی انفجاری لباس زیرین خود را پر از ژلههای آتشگیر مسافرتی میکنند و با این حال توقع دارند که زیرشلواریشان خود به خود منفجر شود! [توضیح مترجم: تمام این توصیفات مستند به ماجراهای «تروریستهای مسلمانی» است که طی 15 سال اخیر در امریکا متهم به اقدام تروریستی شدهاند.)
با قطع نظر از چند مورد سوپرمن، عملا همهی تروریستهای مسلمان در امریکا از 11 سپتامبر بدین سو انسانهایی کاملا پخمه بودهاند. همان طور که تِرِوُر آرونسون در کتاب کارخانهی ترور مینویسد، تقریبا تمام نقشههای تروریسم اسلامی در ایالات متحده از 11 سپتامبر بدین سو در واقع نقشههای ترور اف.بی.آی. بودهاند که به وسیلهی یک شیاد حرفهای به مشتی آلتدست بدبخت داده شده تا آن را جرا کنند مثلا یک بیخانمان خیابانی یا یک نوجوان عقبافتاده ذهنی.
تروریسم واقعی معمولا در میانهی این دو حالت کُمدی قرار میگیرد؛ یعنی اولا اگر کسی هم کشته شود تعداشان از انگشتان دست بیشتر نیست، و یا این که مکانی با اندازهی متوسط منفجر میشود. این الگویی است که در 94 درصد حملات تروریستی که به قول اف.بی.آی.، نه به وسیلهی مسلمانان بلکه به وسیلهی یهودیان، هیسپانیکها، چپگراها و فعالیت حقوق حیوانان افراطی و غیره انجام میشود دیده میشود.(5)
اما مسلمانان چه؟واااای! این دسته یا واقعا سوپرمن هستند که قوانین فیزیک را نیز به چالش میکشند تا باعث شوند آسمانخراشها با شتاب سقوط آزاد آن هم در مسیری که بیشترین مقاومت را دارد (م: یعنی مسیر سقوط عمودی) ناپدیده شوند یا با یک اسلحهی کمری گلاک (م: کلتهای پولیمری کوچکی که قدرت کشندگی کمی دارند) تعداد انبوهی از افراد را بکشند یا این که آنها بچههای عقبمانده یا افراد بیخانمان و نگونبختی هستند که نمیتوانند یک مورچه را اگر اف.بی.آی. برایشان یک جفت کفش سایز بزرگ گرفت و یک کولونی مورچه را جلوی پایشان رها کرد له کنند!
از لحاظ آماری، احتمال این که یک مسلمان تقریبا در جمیع شرایط یا یک عنصر بسیار مهلک یا بسیار بیعرضه باشد در حالی که تمام دیگر اصناف تروریستها در میانهی چنین منحنی عجیبی قرار گیرند باید بالغ بر نسبتی معادل 20 تریلیون به 1 باشد! بفرمایید! آمارها را بردارید و خودتان محاسبه کنید. نتیجهی اجتناب ناپذیر این است که اکثر نقشهها و حملاتی که به مسلمانان نسبت داده میشوند، شعبدههای تبلیغاتی هستند که به ترتیب به وسیلهی اف.بی.آی. و دولت مخفی سرهم شدهاند.
بلافاصله بعد از حملات اورلاندو به ما گفته شد که تیرانداز «به داعش اعلام بیعت کرده بود». رابرت دیوید استیل میگوید: «نواری که در آن متهم به داعش اعلام وفاداری میکند دقیقا سناریوی آلت دست بودنش را تأیید میکند». و از آن جایی که داعش یک پروژهی افکارسازی غربی و یک عملیات روانی نسل چهارم جنگها است، بیعت با داعش به خودی خود تقریبا اثبات میکند این تیراندازی یک دسیسهی داخلی بوده است. (برای جزئیات، رجوع کنید به بخش «داعش کیست؟» در کتاب «یک عملیات فریب دیگر در فرانسه».
مقامات انتظاماتی امریکا به ای.بی.سی. نیوز گفتند: والدین متین زادهی افغانستان بودند و او مدتی «روی رادار» مقامات ایالات متحده بوده است، اما هیچ گاه هدف تحقیقات ویژه قرار نگرفته.(6)
اگر دولت مخفی این تروریست را هدایت میکرده و او را برای حادثهای مثل اورلاندو به کار گرفته، او باید هم «روی رادار» بوده باشد و در عین حال صاحبان او مواظب میبودند که او هیچ گاه هدف هیچ تحقیقات ویژهای قرار نگیرد! این مشابه ماجرایی پیش از 11 سپتامبر است که طی آن سرهنگ دوم، آنتونی شائفر از پروژهی خطر توانا(7) به وسیلهی مافوقهایش دستور میگیرد که بر روی چهرهی محمد عطا و دیگر «هواپیماربایان یازده سپتامبر» برچسب زرد بگذارد و فراموش کند که هیچ گاه آنها را دیده است!
لذا اگر جنایت اورلاندو واقعی است (و من تا کنون هیچ دلالتی ندیدهام که واقعی نباشد) چه طور چنین حادثهای میتواند خلق شده باشد؟ دو احتمال روشن عبارتند از:
1) قاتلین حرفهای یعنی چندین تیرانداز ممکن است این خسارت را به بار آورده باشد و/یا به آلت دست کمک کردهباشند، چنان که در بسیاری از دیگر عملیات فریب از جمله تیراندازی فورت هود، تیراندازی تئاتر بتمن، تیراندازی معبد سیخ، و اخیرتر تیراندازیهای پاریس و سان برناردینو دیده میشود. رابرت دیوید استیل میگوید: «با انجام تحقیقات جنایی صحیح چندین تیرانداز در تمام مسیرهای گلوله و خشابهای مصرف شده قابل تشخیص است. من تردید دارم که تحقیقات جنایی مسئولانه انجام شود. (اگر 50 جسد واقعی) کاملا مطمئنم که اگر این طور بود، این تحقیقات چندین اسلحه شناسایی میکرد که از رد خشابهای مصرفشده در صحنه یافته نشده است. توضیح دولت بسیار ساده و کلیشهای است.»
2) آلت فعل باید آموزشی معادل نیروهای ویژه دریافت کرده باشد شاید با کمک هیپنوتراپی مشابه عملیات کترل ذهن MK-Ultra سازمان سیا که در این صورت وجود مساعدت حرفهای را مبرهن میکند.
البته، همیشه ممکن است که یک سوپرتروریست دیگر با اسم مسلمان ناگاه سربرآورد و تصمیم بگیرد که به دلایل غیرقابلدرکی یک شعبدهی تبلیغاتی خونین راه بیاندازد تا «هفتهی محمد علی» را از اذهان عمومی پاک کند و به نتانیاهو کمک کند تا در برابر فشار بینالمللی برای مجبور کردن اسرائیل به عقبنشینی از مناطق اشغالی مقاومت کند.
اما گرچه هنوز برای قضاوت زود است، مستندات غیرقعطی که در بالا ذکر شد به ما میگوید که تیراندازی باشگاه شبانه اورلاندو را باید در دستهی «مظنونین جدی به عملیات فریب» قرار دهیم.
یادداشتها:
1. http://www.veteranstoday.com/2016/06/12/orlando/
3. http://www.veteranstoday.com/2016/06/06/ali-palestine/
5. http://www.loonwatch.com/2010/01/not-all-terrorists-are-muslims/
6. http://abcnews.go.com/US/multiple-injuries-shooting-orlando-nightclub-police/story?id=39789552
7. Able Danger