استاد طاهرزاده: «دست را روی نقطهی اصلی گذاردهاید» -- مدیریت، بایسته و شایسته علماء صاحب بصیرت است!
بسم الله النّور
رؤیت پرسش و پاسخی در سایت لبالمیزان، سایت استاد اصغر طاهرزاده، الهامبخش این مطلب شد.
فی الواقع اگر مطابق حکم اسلام، حکومت مخصوص معصوم است و در شرایط غیبت به نواب معصومین که علماء بصیر و متقی باشند میرسد (و اصلا همین مبنای نظریه ولایت فقیه بوده است)، بدیهی است که این حکم باید به تمام سطوح مدیریت و سیاستگذاری کشور تسری پیدا کند، و نباید فقط در چند نهاد و حیطه مدیریتی خاص محدود شود (آن هم به طور ناقص).
اما دانشگاه های ما که از لحاظ تاریخی «روشنفکری غرب» را بسط می دادهاند، بعد از انقلابِ ناکام فرهنگی، تبدیل به رقیب و در مقطعی معارض این نهاد اصیل دینی شدند و هستند، و امروز نتیجه آن را در تبعات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی سوء سیاستهای دولتهای غربزده و غربگرا بعد از جنگ میبینیم، حال آن که اگر فارغ التحصیلان دانشگاه خیر و برکتی هم برای کشور داشته اند (که نمونههای آن را در شخصیت مثالی شهید چمران و شهدای هستهای میبینیم)، مرهون هدایتیابی آنها از نور ایمان و معنویتی هستند که از لحاظ تاریخی علماء دینی نگاهبان و مبلغ آن بودهاند. اما آن چه مسلم است امروز در عمده عرصههای مدیریت فرهنگی و اقتصادی، خلأ حضور، رهبری و هدایت علماء بصیر دین مشهود است.
آری حکومت در تمام عرصهها، حق این گنجینههای ناب حکمت دینی است که از علوم ظنّی و نظریات نارسا و حتی علوم اعتباری دینی فرا رفتهاند، و با بصیرت ملکوتی و حکمت اشراقی به ذات پدیدهها نظر دارند، و لذا علم عینی نسبت به صلاح و فساد جامعه دارند. و البته خسرانی بزرگتر برای جامعه دینی متصور نیست از انزوای این طایفه ممتاز و مبارک در عرصه مدیریت.
البته امروزه این
نگاه انتقادی خوشبختانه در بین قشر بصیر و صاحب معرفت از جوانان ما جوانه زده است
و همین نویدبخش گرایش آگاهانه و راغبانه مردم به علماء صاحب بصیرت برای حل مشکلاتی
است که کسب ید مدیریت روشنفکری یا مدیریت بد دینانه مسئولین بوده است.
در ادامه پرسش و پاسخی شاعر به همین بصیرت نوپا و مغتنم
بین یک پرسشگر و استاد اصغر طاهرزاده میآید:
«دست را روی نقطهی اصلی گذاردهاید»
پرسشگر: با سلام خدمت استاد محترم، چرا نظام از اساتیدی چون علامه حسن زاده آملی و ... که به قول خودتان انسانهای عالم دار هستند و از حجاب زمان و مکان آزاد و بیرون از تاریخ نیستند و فقط کتب اینگونه افراد ارزش خواندن دارد و به فضل الهی جهان و حقیقت و نفس خود را به صورت شهودی و حضوری یافتهاند و توانایی این را دارند که با هست خود زندگی کنند و ... استفاده مناسب نمیکند؟ در حالیکه فساد بخش بزرگی از اقتصاد ما را گرفته و مشکلات ربوی بانکها گسترده شده و گمرکات ما و پولهای کثیف صنعت نفت و رانتها و ... بیداد میکند و مشکلات اجتماعی و اخلاقی در جامعه زیاد شده است. سوال بنده این است که با وجود رهبری عزیز در رأس حکومت، چه مشکلی پیش پای انسانهای عالم دار هست که خانهنشین شدهاند و پستهای حساس و کلیدی ندارند؟
استاد طاهرزاده: باسمه تعالی: سلام علیکم: دست را روی نقطهی اصلی گذاردهاید. تا تاریخِ چنین خودآگاهی پیش نیاید ما همواره با انواع بحرانها روبهرو خواهیم بود و بندهی ناقابل از 30 سال گذشته همواره متذکر این امر بودهام و نقش رهبری عزیز«حفظهاللّه» رساندن جامعه به این خودآگاهی است. باید تلاش کرد تا زمینهی چنین رجوعی فراهم شود. با طرح درست موضوعات عرفانی، دلها از دنیاطلبی به معنویتگرایی تغییر میکنند. موفق باشید.
طی سالیان اخیر مدیریت حوزه های علمیه دارد روز به روز به دانشگاهها -چه از لحاظ ظاهر و چه باطن- نزدیک تر میشود.
طلاب هماره از شیوه مدیریتی که بالای سرشان است شکایت دارند، دروس خودشان را بی مورد و قدیمی و خارج از دور می خوانند.
تبعیض بین طلاب و شیوه های مدیریتی خلق الساعه شده بلای جانشان.
این علمای مذکور اگر هنری داشتند، اینجا که حیاط خلوتشان است میتوانستند خودشان را نشان دهند و بعد دعوت به ساحت و کوی علوم دیگر میکردیدشان.