استاد طاهرزاده: «دست را روی نقطهی اصلی گذاردهاید» -- مدیریت، بایسته و شایسته علماء صاحب بصیرت است!
بسم الله النّور
رؤیت پرسش و پاسخی در سایت لبالمیزان، سایت استاد اصغر طاهرزاده، الهامبخش این مطلب شد.
بسم الله النّور
رؤیت پرسش و پاسخی در سایت لبالمیزان، سایت استاد اصغر طاهرزاده، الهامبخش این مطلب شد.
بسم الله النور
«...وَ اللهُ مُتِمُّ نورهِ وَ لَو کَرِهَ الکافِرُون»
تحولات خوبی که در عرصه فرهنگی-تبلیغی کشور در پیش است، نویدگر آیندهای روشن پس از ظلمات و مظالم این دوره علیه اسلام و مسلمین است. پیام دیشب نائب الأمام، حضرت آیت الله خامنه ای به جوانان غرب، فتح بابی پربرکت در راستای زمینهسازی برای آشنایی جدی مردم دنیا با دین مبین اسلام آن هم با پشتیبانی و مرجعیت خاص جمهوری اسلامی است!
علی رغم سکوت مرگبار یا اعوجاجات رذیلانه شرکتهای رسانهای غرب در برابر ظهور انوار حق در ظلمات معاصر، و همچنین رخوت و انفعال نسبی دستگاه سیاست خارجی و بعضی از دستگاههای تبلیغی کشور، به نظر میرسد با توجه به استعدادهای نهفته و در حال شکوفاییِ انقلاب اسلامی به زودی رویشهای فرخندهی اسلام و انقلاب، شکوفههای خود را در عرصه بین المللی بروز دهند.
بسم الله النّور
«برتری طلبی یهود» نوشته دیوید دوک، سیاستمدار کهنهمحافظهکار ملیگرای امریکایی با ترجمهی این جانب بالأخره به وسیلهی انتشارات «امیر کبیر» منتشر شد!
دیوید دوک در امریکا و غرب دارای شخصیتی جنجالی بوده است. او تا میانهی دههی 1970 میلادی رهبر یکی از سازمانهای کو کلاکس کلن در امریکا بود. این سازمانها مشهور به گرایشات نژادی افراطی و در قرن بیستم نازیستی بودهاند. دوک البته طی بیش از 3 دههی اخیر هیچ ارتباطی با سازمانهای کو کلاکس کلن نداشته است، اما همین پیشینهی سؤالبرانگیز او — که همیشه به وسیلهی شرکتهای رسانهای صهیونیستی و لیبرالها بر سرش کوفته میشود — شاید دقیقا یکی از دلایلی باشد که دیدگاه و روایت او از واقعیات سیاسی جامعهی امریکا را ارزشمند، جذاب و منحصر به فرد میکند. در این اثر 590 صفحهای علاوه بر روایت تاریخی جالب او به عنوان یک مسیحی از سلطهی یهودیان بر غرب، به طور ضمنی هم با شخصیت حقیقی او آشنا میشوید و هم با علت واقعی نفرت صهیونیست ها و شرکتهای رسانهای از او!
به نام خدای مهربان!
امروز در فیسبوک، مطلبی رو دیدم از صفحۀ «مشهدگری» که در اون از اعضای صفحه خواسته بود که بهترین مجتمع تجاری مشهد رو انتخاب کنند!
«از نظر معماری و طراحی شما کدام مجتمع تجاری مشهد رو پسند می کنید؟(از بین تمامی مجتمع های مشهد)»
اما آن چیزی که در این نظرسنجی ساده نهفته بود، یک نوع شیفتگی به این مجتمعهای تجاری ظاهرا مجلل و بزرگ بود که چند ساله مثل قارچ در شهر ما دارن رشد میکنن؟
این شیفتگی رو در کامنت بعضی از کاربرا میشد به عیان دید: «به نظر من [فلان مجتمع]! چون کاملا اروپایی و استاندارد هست." !!
اما آیا واقعا نفس ظهور این همه مجتمع تجاری در مشهد و در کشور نشانه پیشرفت هست؟ و «اروپایی» و «استاندارد» بودنشون یک مزیت هست؟!