رشد قارچگونۀ مجتمعهای تجاری در مشهد! پیشرفت یا پسرفت؟
به نام خدای مهربان!
امروز در فیسبوک، مطلبی رو دیدم از صفحۀ «مشهدگری» که در اون از اعضای صفحه خواسته بود که بهترین مجتمع تجاری مشهد رو انتخاب کنند!
«از نظر معماری و طراحی شما کدام مجتمع تجاری مشهد رو پسند می کنید؟(از بین تمامی مجتمع های مشهد)»
اما آن چیزی که در این نظرسنجی ساده نهفته بود، یک نوع شیفتگی به این مجتمعهای تجاری ظاهرا مجلل و بزرگ بود که چند ساله مثل قارچ در شهر ما دارن رشد میکنن؟
این شیفتگی رو در کامنت بعضی از کاربرا میشد به عیان دید: «به نظر من [فلان مجتمع]! چون کاملا اروپایی و استاندارد هست." !!
اما آیا واقعا نفس ظهور این همه مجتمع تجاری در مشهد و در کشور نشانه پیشرفت هست؟ و «اروپایی» و «استاندارد» بودنشون یک مزیت هست؟!
فعلا جنبههای فرهنگی و بایستگی اخلاقی این پدیده به کنار! اما حتی از نظر اقتصادی هم اگر به قضیه بنگریم، گسترش قارچ گونه مجتمع های تجاری در اقتصادی که ظرفیت های تولیدی اش همگی معطل مونده، با بیکاری گسترده رو به رو هست و 80 درصد اقتصادش ربوی است، و به واردات معتاد شده نشون دهنده بیماری مهلک اون اقتصاد هست! طبق تحقیقات دکتر ابراهیم رزاقی که از اقتصاددان کهنسال، انقلابی و بسیار محقق کشورمون هستن، سرانۀ فروشگاه در کشور ما همین الان از سرانۀ استاندارد دنیا چند برابر بیشتر هست، در حالی که با رکود تورمی دست به گریبان هستیم!
این «پیشرفت استاندارد اروپایی»، حتی فاقد «جنبۀ مولد» سرمایهداری غربی نیز میباشد که بیماری خاص اقتصادهای جهانسومی است که با در آغوش کشیدن بخش توزیعی و مصرفگرایی ذاتیِ نظام سرمایهداری و فقدان «بخش مولد» اون، بدترین نوع سرمایهداری را در آغوش میکشند!
اما
ملاحظات مربوط به اصول معماری شهری رو در مورد این مجتمعها را در نظر نمیگیریم
که مثلا چگونه تراکم ترافیکی شدیدی که در محیط اطراف این مجتمعها ایجاد میشه
مایه آزردگی اعصاب واحدهای مسکونی اطراف میشن و امنیت روانی جامعه رو مختل
میکنن!
اما در بُعد مدیریتی این پدیده حاکی از بیماری اعتیادگونۀ نهاد شهرداری ما به کسب درآمد از محل فروش تراکم و زیربنای تجاری و مالیات گرفتن از اقتصاد بازرگانی وارداتی و تشدید معضلات فوقالذکر میباشد!
آری در سطح اقتصادی این مجتمعها نماد بیماریهای اقتصادی ما است اما در سطح فرهنگی در گفتمان پیشرفت غربی اینها نماد معضلات روانی و فرهنگی ما است: مادیگرایی و تقدیس و پرستش کالاها و افتخار به نمادها و بسترهای مصرفگرایی مادی!
افسوس که شکوه ظاهری این مجتمعها به بتهای دیدههای ظاهر بین ما و اذهان خالی از آگاهی اجتماعی ما و قلوب تهی از بینش معنوی ما تبدیل شدن! به راستی که اینها نشانه های «پیشرفت غربی» است! انقیاد فرهنگی-روانی به مادهگرایی و مصرفگرایی خاص فرهنگ غرب که با وابستگی به غرب اقتصادی نیز ترکیب شده است!
آری این نمونۀ پیشرفت «غربی» است! پیشرفت در غرب و غروب و غربت! ناپدید شدن آفتاب حقیقت "شرقی" در غروب و ظلمات و غربت مادی گرایی "غربی" حتی اگر نماد این غروب در غرب فرهنگی «الماس شرق» باشد!
نوشته ها و تفاوت نگاه شما را دوست دارم و از لحاظ اقتصادی نوشته قابل نأملی است. آری برادر سال ها است که زوال فکری و انحطاط ناشی از آن در این کشور جولان می دهد. افسوس و صد افسوس انقلابی که ذهن مردمان را آنگونه منقلب ساخت که منطق مادّی از درک آن عاجز است و دوره معنویت بود و ملکو ت؛ به قدری مورد غفلت و بی مهری قرار گیرد و فکر انسان های امروزین منحط شود که همچون جاهلان و غافلان وحتی گاها سخیف تر از آن به مانند بهایم, تتنها به دنبال مادیات برویم گاها دین را بازیچه و به اسمی ظاهری اکتفا و یا مانند بسیاری از مجالس روضه آنرا وسیله تفاخز خود قرار دهیم. مصرف زدگی خود نشانه ای از این انحطاط فکری است و مجتمع و برجهای تجاری که در کنار فقر و فلاکت و تورم و بیکاری .... ؛ شاید کوچکترین محصول این زوال و نشانه ای از تضاد و تناقض فکری باشند. بی نهایت ممنون از نوشته زیبا و تأمل برانگیزتان؛ بی صبرانه منتظر دیگر نوشته های شما هستم